حتی الان هم ... سن را اینجا وارد کن ها ها ... از تاریکی می ترسم. اگرچه، اعتراف می کنم، که اکنون به عنوان یک بزرگسال، کمی خنده دار است. اگر در یک اتاق کاملاً سیاه باشم خوب هستم، اما اگر نور یا سایه هایی وجود داشته باشد، ترجیح می دهم آنجا نباشم! من خیلی خوشحالم که با چراغ روشن می خوابم. از آنجایی که هرگز تأثیر مخربی بر زندگی من نداشته است، من هرگز واقعاً آن را مورد تردید قرار ندادم - تا اینکه اخیراً در یک بحث با دوستان مطرح شد. در اینجا چند دلیل احتمالی وجود دارد که شما از تاریکی می ترسید.


                             1

شما برای نیاز به تحریک بصری نیمه ثابت پیش شرط شده اید

یکی از رایج ترین دلایلی که شما از تاریکی می ترسید ممکن است به والدین شما برگردد. برخلاف تصور رایج، اگر کودک را از دیدن چیزهای ترسناک منع کنید، با بزرگ‌تر شدن راحت‌تر می‌ترسند. با این حال، منع شما از تماشای برنامه های ترسناک تلویزیونی در کودکی دلیل مقصر بودن والدین شما نیست. والدین شما مقصر هستند زیرا از تلویزیون به عنوان پرستار کودک استفاده می کردند.


آنها شما را در سنین جوانی جلوی تلویزیون غوطه ور می کنند و شما را شرطی کرده اند که برای احساس طبیعی (به دلیل نیاز به یک کلمه بهتر) به تحریک صوتی بصری نیاز داشته باشید. اگر مطالعه در سکوت برایتان سخت باشد، و اگر نتوانید یک ساعت بدون چک کردن گوشی، بدون موسیقی و بدون تلویزیون بمانید، متوجه خواهید شد که این شرایط را دارید. اساساً، اگر یک سفر کمپینگ بدون فناوری باعث ایجاد احساس ناراحتی در شما می‌شود، احتمالاً مجبور شده‌اید دائماً به تحریک صوتی بصری نیاز داشته باشید (تحریک توسط فناوری، اما نه به روشی بی‌ادب).


تاریکی هیچ تحریک بصری ایجاد نمی کند، به این معنی که بدون تلویزیون روشن یا موسیقی روی آن نمی توانید احساس راحتی کنید. این ناراحتی ممکن است به راحتی به ترس تبدیل شود و این یکی از دلایلی است که ممکن است از تاریکی بترسید.

                         2

شما مستعد کابوس هایی هستید که یک اثر تهویه پاولوی ایجاد می کند

شرطی سازی پاولوی (همچنین به عنوان شرطی سازی کلاسیک یا شرطی سازی پاسخگو نیز شناخته می شود) ممکن است مقصر ترس شما از تاریکی باشد. مردم شب ها کابوس می بینند و در تاریکی از خواب بیدار می شوند. با گذشت زمان، مردم شروع به پیوند تاریکی با احساسات وحشتناکی می کنند که هنگام بیدار شدن از کابوس ها دارند و به همین دلیل است که بسیاری از مردم از تاریکی می ترسند.


همانطور که بزرگتر می شویم در جدا کردن رویاها از واقعیت کمی بهتر می شویم، به همان ترتیب در جدا کردن فیلم ها از زندگی واقعی بهتر می شویم و شروع به بی قید و شرطی کردن خود می کنیم. با این حال، اگر از آن دسته افرادی هستید که کابوس می بینید، وحشت های شبانه حتی حملات هراس در شب می بینید، احتمالاً در بزرگسالی از تاریکی می ترسید.

                         3

 شما با یک غریزه کمی قوی تر در برابر تاریکی متولد شده اید

اگرچه ما به طور کامل غرایز و چگونگی ایجاد و/یا انتقال آنها را درک نمی کنیم، تحقیقات گسترده ای در مورد این موضوع انجام شده است. ثابت شده است که بچه اردک ها می توانند سایه یک شکارچی را بدون هیچ محرکی از سوی اطرافیانش تشخیص دهند. ما خودمان غرایز داریم، وگرنه بچه از کجا می‌داند که نفسش را زیر آب نگه دارد یا بدون اینکه به او آموزش داده شود، شیر بخورد، و چطور بچه‌ای که نابینا به دنیا می‌آید همچنان در هنگام خوشحالی لبخند می‌زند؟ همه اینها به غرایز مربوط می شود.


غرایز مربوط به ترس به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، زیرا به توضیح خودزنی، خودکشی، رفتار به ظاهر بی پروا و مفهوم جنگ پرواز (که کاربردهای نظامی آشکاری دارد) کمک می کند. ثابت شده است که یک نوزاد می تواند مار را قبل از اینکه هر تهدید دیگری را بیاموزد به عنوان یک تهدید تشخیص دهد. غرایز ممکن است یکی از رایج ترین دلایلی باشد که شما از تاریکی می ترسید.


در مقطعی از زندگی ما غریزه ترس از تاریکی شروع می شود. با این حال، برخی افراد این غریزه را قوی تر از دیگران دارند. اغلب به آن ترس غیر منطقی می گویند. با این حال، غیرمنطقی نیست زیرا یک فرد در تاریکی بیشتر مستعد حمله است. خوشبختانه برای شما، ما می توانیم بر غرایز خود غلبه کنیم، به این معنی که حتی اگر بدن شما به شما بگوید که از تاریکی بترسید، می توانید از نظر فنی خود را نادیده بگیرید.

                         4

ترس توسط انجمن

این شبیه به نقطه شماره 2 در مورد شرطی سازی پاولوی است، اما بر اساس کار دیوید فولکز است. او ادعا می کند که یک کودک بسیار خردسال خودش را در رویاهایش نشان نمی دهد. این ممکن است به این معنی باشد که وقتی یک کودک خردسال در تاریکی از خواب بیدار می شود، ممکن است همچنان باور کند که در حال دیدن خواب است. کودک ممکن است باور کند که در محل خواب است، که باعث سردرگمی و نگرانی می شود. اگر این بارها اتفاق بیفتد ممکن است با تداعی ترس ایجاد کند. کودک ممکن است تاریکی را چیزی ببیند که آن را از مادر یا پدرش می گیرد.


مانند بسیاری از تئوری‌های این همتا، بسیار گمانه‌زنی است. با این حال، این یکی از نظریه هایی است که توضیح می دهد که چرا یک فرد از ترس از تاریکی رشد می کند. یک فرد بزرگ می شود و دیگر نیازی به نزدیک شدن به شخصیت والدین خود احساس نمی کند، به این معنی که بیدار شدن از مادر یا پدرش دیگر هیچ ترسی ندارد - بنابراین تاریکی دیگر هیچ ترسی را با همراهی ندارد.

                          5

ترس از غیر منتظره

به زبان ساده، ما از چشمان خود برای پیش بینی خطر استفاده می کنیم و برای حمایت از آنچه می بینیم به حواس دیگر خود تکیه می کنیم. علیرغم عبارت رایج "من آنچه را که می بینم باور نمی کنم" واقعیت این است که همه ما همیشه انجام می دهیم، به همین دلیل است که شعبده بازها برای فریب دادن مردم پول می گیرند. شما بیش از آنچه می دانید به دید خود اعتماد دارید و برای برخی افراد، بودن در تاریکی و بدون چشمانشان ترسناک است زیرا دفاع قابل اعتمادتر (یعنی بینایی) را از آنها سلب می کند.

                          6

بی خوابی و تاریکی یک حلقه بازخورد منفی ایجاد می کند

کالین کارنی، روانشناس در دانشگاه رایرسون تورنتو، دریافت که 45 درصد از افراد بی خوابی که با او مصاحبه کرده، به هر طریقی از تاریکی می ترسند. شما نمی توانید بخوابید، از تاریکی می ترسید، نمی توانید بیشتر بخوابید زیرا می ترسید، و این چرخه ادامه دارد و ادامه دارد.

                          7

شما از تاریکی می ترسید زیرا از افسردگی رنج می برید

نظریه ای وجود دارد که نشان می دهد افرادی که با نور می خوابند، هورمون ملاتونین را سرکوب می کنند. گفته می شود نور شب هورمون را سرکوب می کند، که ممکن است منجر به افسردگی شود. اگرچه هنوز ثابت نشده است که خوابیدن با چراغ روشن ممکن است باعث افسردگی شود.


نظریه ای وجود دارد که اگر با نور بخوابید ممکن است مستعد افسردگی باشید، این وضعیتی است که ممکن است باعث کم خوابی شود که باعث می شود زمان بیشتری را در نور بگذرانید. همه اینها باعث می شود که به رختخواب رفتن و خوابیدن در تاریکی کاری دلهره آور باشد و بنابراین از تاریکی می ترسید. به یاد داشته باشید که اینها هنوز فقط نظریه های اثبات نشده ای هستند که بر اساس حدس و گمان و داده های ناقص هستند.


بنابراین به این صورت است: شما بیش از حد نور می گیرید، افسرده می شوید، به دلیل افسردگی نمی توانید بخوابید، نور بیشتری می بینید، افسرده تر می شوید، کمتر می خوابید و غیره. ترس از تاریکی در مورد زمان شروع بی خوابی به وجود می آید. در نهایت متوجه می شوید که دراز کشیدن در تاریکی بدون خواب می تواند بسیار ترسناک باشد و قبل از اینکه متوجه شوید از تاریکی می ترسید.


فکر می کنم مشکل من بین 3 تا 7 است (از کودکی بی خوابی داشتم). آیا فکر می کنید این به شما سرنخ هایی می دهد که چرا از تاریکی می ترسید؟